Scolaris Content Display Scolaris Content Display

درمان سرکوب کننده سیستم ایمنی و تعدیل کننده سیستم ایمنی در درماتومیوزیت و پلی‌میوزیت

Collapse all Expand all

چکیده

پیشینه

میوپاتی‌های التهابی ایدیوپاتیک، بیماری‌های مزمن با مورتالیتی و موربیدیتی قابل‌توجهی هستند. در حالی که درمان‌های سرکوب کننده سیستم ایمنی و تعدیل کننده سیستم ایمنی اغلب استفاده می‌شوند، رژیم درمانی مطلوب همچنان نامشخص باقی مانده است. این یک نسخه به‌روز شده از مروری است که نخستین‌بار در سال 2005 منتشر شد.

اهداف

ارزیابی تاثیرات سرکوب کننده‌های سیستم ایمنی (immunosuppressant) و درمان‌های تعدیل کننده سیستم ایمنی (immunomodulatory) در مدیریت بالینی درماتومیوزیت (dermatomyositis) و پلی‌میوزیت (polymyositis).

روش‌های جست‌وجو

پایگاه ثبت تخصصی گروه بیماری‌های عصبی عضلانی در کاکرین (آگوست 2011)، پایگاه مرکزی ثبت کارآزمایی‌های کنترل شده کاکرین (CENTRAL) (شماره 3، 2011)، MEDLINE (ژانویه 1966 تا آگوست 2011)، EMBASE (ژانویه 1980 تا آگوست 2011) و clinicaltrials.gov (آگوست 2011) را جست‌وجو کردیم. کتاب‌شناختی‌های (bibliography) کارآزمایی‌های شناسایی شده را بررسی کرده و با متخصصان بیماری تماس گرفتیم.

معیارهای انتخاب

همه کارآزمایی‌های تصادفی‌سازی و کنترل شده (randomised controlled trials; RCTs) یا شبه‐RCT‌ها را، شامل شرکت‌کنندگان مبتلا به درماتومیوزیت و پلی‌میوزیت احتمالی یا قطعی بر اساس تعریف معیارهای Bohan و Peter، یا قطعی، محتمل یا خفیف/زودهنگام با معیارهای Dalaka، وارد کردیم. در شرکت‌کنندگان بدون بثورات کلاسیک درماتومیوزیت، ورود میوزیت بدن می‌بایست با بیوپسی عضلانی حذف می‌شد. هر گونه درمان سرکوب کننده سیستم ایمنی یا تعدیل کننده سیستم ایمنی را در نظر گرفتیم. دو پیامدهای اولیه عبارت بودند از تغییر در مقیاس عملکرد یا ناتوانی که به صورت نسبتی از شرکت‌کنندگان اندازه‌گیری شدند که یک درجه، دو درجه و غیره بهتر شدند، بر اساس مقیاس‌های مورد استفاده در مطالعات پس از حداقل شش ماه تعریف شدند، و بهبودی 15% یا بیشتر را در قدرت عضلانی در مقایسه با شروع مطالعه پس از حداقل شش ماه به دست آوردند. دیگر پیامدها عبارت بودند از: تعریف گروه ارزیابی بین‌المللی میوزیت و مطالعات بالینی (International Myositis Assessment and Clinical Studies Group) از بهبودی، تعداد عودها و زمان لازم تا عود، بهبودی و زمان لازم تا دستیابی به بهبودی، دوز تجمعی کورتیکواستروئید و عوارض جانبی جدی.

گردآوری و تجزیه‌وتحلیل داده‌ها

دو نویسنده به‌طور مستقل از هم از هم مطالعات را انتخاب کرده، داده‌ها را استخراج و خطر سوگیری (bias) را در کارآزمایی‌های وارد شده ارزیابی کردند. آنها داده‌های عوارض جانبی را از مطالعات وارد شده جمع‌آوری کردند.

نتایج اصلی

نویسندگان مرور 14 RCT مرتبط را شناسایی کردند. آنها چهار کارآزمایی را حذف کردند.

تعداد 10 مطالعه، که چهار مورد از آنها در این به‌روزرسانی اضافه شدند، در مجموع شامل 258 شرکت‌کننده بودند. شش مطالعه یک سرکوب کننده سیستم ایمنی یا تعدیل کننده سیستم ایمنی را با گروه کنترل دارونما (placebo)، و چهار مطالعه دو رژیم سرکوب کننده سیستم ایمنی را با یکدیگر مقایسه کردند. بیشتر مطالعات کوچک بودند (بزرگترین آنها 62 شرکت‌کننده داشت) و بسیاری از گزارش‌ها حاوی اطلاعات کافی برای ارزیابی خطر سوگیری نبودند.

میان شش مطالعه‌ای که سرکوب کننده‌های سیستم ایمنی را با دارونما مقایسه کردند، یک مطالعه، که به بررسی ایمونوگلوبولین داخل وریدی (IVIg) پرداخت، بهبودی معنی‌داری را در نمرات قدرت عضلانی در گروه IVIg طی سه ماه نشان داد. مطالعه دیگر که اتانرسپت (etanercept) را بررسی کرد، شواهدی را از میانه (median) زمانی ​​طولانی‌تر برای عود در گروه اتانرسپت نشان داد، که یک پیامد ثانویه در این مرور بود، اما هیچ بهبودی در دیگر پیامدهای ارزیابی شده مشاهده نشد. چهار کارآزمایی‌ تصادفی‌سازی‌شده و کنترل شده با دارونما، تعویض پلاسما و لوکوفرز (leukapheresis)، اکولیزوماب (eculizumab)، اینفلیکسیماب (infliximab) یا آزاتیوپرین (azathioprine) را در برابر دارونما ارزیابی کردند و همگی نتایج منفی داشتند.

سه مورد از چهار مطالعه‌ای که دو رژیم سرکوب کننده سیستم ایمنی (آزاتیوپرین با متوتروکسات، سیکلوسپورین با متوتروکسات، و متوتروکسات عضلانی با متوتروکسات خوراکی به همراه آزاتیوپرین) را مقایسه کردند، تفاوت معنی‌داری را از نظر آماری در اثربخشی میان رژیم‌های درمانی نشان ندادند. مطالعه چهارم دگزامتازون خوراکی پالسی را با پردنیزولون خوراکی روزانه مقایسه کرد و دریافت که رژیم دگزامتازون میانه زمان کوتاه‌تری برای عود دارد اما عوارض جانبی کمتری را ایجاد می‌کند.

داروهای سرکوب کننده سیستم ایمنی با عوارض جانبی قابل‌توجهی همراه بودند.

نتیجه‌گیری‌های نویسندگان

این مرور سیستماتیک فقدان RCTهایی را با کیفیت بالا برجسته می‌کند که اثربخشی و سمیّت سرکوب کننده‌های سیستم ایمنی را در میوزیت التهابی ارزیابی می‌کنند.

PICOs

Population
Intervention
Comparison
Outcome

The PICO model is widely used and taught in evidence-based health care as a strategy for formulating questions and search strategies and for characterizing clinical studies or meta-analyses. PICO stands for four different potential components of a clinical question: Patient, Population or Problem; Intervention; Comparison; Outcome.

See more on using PICO in the Cochrane Handbook.

خلاصه به زبان ساده

داروهای سرکوب کننده یا تعدیل کننده سیستم ایمنی در درمان درماتومیوزیت و پلی‌میوزیت

درماتومیوزیت و پلی‌میوزیت بیماری‌های التهابی مزمن عضلانی هستند که باعث ضعف و ناتوانی عضلانی می‌شوند. به دلایلی، سیستم ایمنی بدن پاسخ خودایمنی علیه عضلات خود ایجاد می‌کند. کورتیکواستروئیدها درمان اصلی هستند، اما به دلیل عوارض جانبی، نیاز به درمان بیشتر با داروهایی وجود دارد که برای بهبود پیامدهای بیمار، سیستم ایمنی را سرکوب (سرکوب کننده‌های سیستم ایمنی) یا آن را اصلاح (درمان‌های تعدیل کننده سیستم ایمنی) می‌کنند. برای این مرور، به‌روزرسانی مروری که نخستین‌بار در سال 2005 منتشر شد، ده کارآزمایی‌ تصادفی‌سازی شده موجود را پیدا کردیم که شامل 258 شرکت‌کننده بودند.

میان شش مطالعه‌ای که سرکوب کننده‌های سیستم ایمنی را با دارونما مقایسه کردند، یک مطالعه، که به بررسی ایمونوگلوبولین داخل وریدی (IVIg) پرداخت، بهبودی معنی‌داری را در نمرات قدرت عضلانی در گروه IVIg طی سه ماه نشان داد. مطالعه دیگر که اتانرسپت (etanercept) را بررسی کرد، شواهدی را از میانه (median) زمانی ​​طولانی‌تر برای عود در گروه اتانرسپت نشان داد، که یک پیامد ثانویه در این مرور بود، اما هیچ بهبودی در دیگر پیامدهای ارزیابی شده مشاهده نشد. چهار کارآزمایی‌ تصادفی‌سازی‌شده و کنترل شده با دارونما، تعویض پلاسما و لوکوفرز (leukapheresis)، اکولیزوماب (eculizumab)، اینفلیکسیماب (infliximab) یا آزاتیوپرین (azathioprine) را در برابر دارونما ارزیابی کردند و همگی نتایج منفی داشتند.

سه مورد از چهار مطالعه‌ای که دو رژیم سرکوب کننده سیستم ایمنی (آزاتیوپرین با متوتروکسات، سیکلوسپورین با متوتروکسات، و متوتروکسات عضلانی با متوتروکسات خوراکی به همراه آزاتیوپرین) را مقایسه کردند، تفاوت معنی‌داری را از نظر آماری در اثربخشی میان رژیم‌های درمانی نشان ندادند. مطالعه چهارم دگزامتازون خوراکی پالسی را با پردنیزولون خوراکی روزانه مقایسه کرد و دریافت که رژیم دگزامتازون میانه زمان کوتاه‌تری برای عود دارد اما عوارض جانبی کمتری را ایجاد می‌کند.

بیشتر مطالعات کوچک بودند (بزرگترین آنها 62 شرکت‌کننده داشت) و بسیاری از گزارش‌ها حاوی اطلاعات کافی برای ارزیابی خطر سوگیری نبودند. داروهای سرکوب کننده سیستم ایمنی با عوارض جانبی قابل‌توجهی همراه بودند. تعداد اندک RCT‌های بررسی کننده سرکوب کننده‌های سیستم ایمنی و درمان‌های تعدیل کننده سیستم ایمنی برای تصمیم‌گیری در مورد مفید بودن این عوامل در درماتومیوزیت و پلی‌میوزیت کافی نیستند. دو کارآزمایی‌ کوچک، یکی از IVIg در درماتومیوزیت، دیگری اتانرسپت در درماتومیوزیت، حاکی از سودمند بودن آنها هستند. نیاز به انجام RCT‌های بیشتری وجود دارد.